در اقتصاد رفتاری، سوگیری در دسترس بودن (availability bias) یا سوگیری دسترسی، ناشی از تمایل افراد به توجه بیش از اندازه به اطلاعات یا رویدادهای جدید بدون در نظر گرفتن احتمالات عینی (objective probabilities) آن رویدادها در بلندمدت است. این سوگیری به طور خاص در شرایطی بیشتر مشهود است که افراد به دلیل تجربههای اخیر یا اخبار تازه، تصمیمگیری میکنند. به عبارت دیگر، ذهن انسان تمایل دارد بر اساس اطلاعاتی که به راحتی در دسترس است، قضاوت کند و این میتواند منجر به خطاهای شناختی و تصمیمگیریهای نادرست شود.
سوگیری دسترسی در بازارهای مالی (financial markets) اهمیت زیادی دارد، زیرا حافظه اخبار یا رویدادهای اخیر بازار میتواند سرمایهگذاران را به طور غیرمنطقی به این باور برساند که احتمال وقوع مجدد رویداد مشابه در آینده نزدیک بیشتر از احتمال عینی آن در بلندمدت است. به عنوان مثال، وقتی یک بحران اقتصادی یا یک سقوط بزرگ در بازار سهام رخ میدهد، سرمایهگذاران ممکن است به شدت تحت تأثیر احساسات منفی قرار گیرند و تصمیم به فروش داراییهای خود بگیرند، حتی اگر تحلیلهای بنیادی نشان دهد که بازار در حال بهبود است. این رفتار میتواند منجر به فروش وحشتزده (panic selling) و کاهش قیمتها شود، که به نوبه خود میتواند به ایجاد یک چرخه منفی در بازار منجر گردد.
سوگیری دسترسی چیست؟
سوگیری دسترسی، یا سوگیری در دسترس بودن، یک خطای شناختی (cognitive bias) است که در اقتصاد رفتاری شناسایی شده است که به موجب آن افراد به اشتباه باور دارند که رویدادهای اخیر دوباره به زودی رخ خواهند داد. این خطا میتواند به شدت بر تصمیمات مالی و سرمایهگذاری تأثیر بگذارد. این تمایل غیرمنطقی است، زیرا احتمالات واقعی یا عینی رخدادها را پنهان میکند و افراد را به سمت تصمیمگیری نادرست (misguided decision-making) سوق میدهد. به عنوان مثال، سرمایهگذاران ممکن است به دلیل اخبار مثبت اخیر درباره یک شرکت، به طور غیرمنطقی انتظار داشته باشند که این روند مثبت ادامه یابد، در حالی که ممکن است عوامل بنیادی تغییر کرده باشند.
سوگیری دسترسی میتواند به توضیح پدیدههایی مانند مغالطه دست داغ (hot hand fallacy) و همچنین فروش وحشتزده (panic selling) و خرید حبابی (bubble buying) در بازار سهام کمک کند. این پدیدهها نشاندهنده تمایل افراد به اعتمادبهنفس بیش از حد در پیشبینیهای خود بر اساس تجربیات اخیر است.
مثالهای مرتبط
۱. حملات کوسه (shark attacks)
یک مثال معروف از سوگیری اخیر این است که مردم تمایل دارند نسبت به اخبار حملات کوسه که اخیراً رخ داده است واکنش نشان دهند. حملات کوسهها، به ویژه موارد مرگبار، بسیار نادر است و هر سال تعداد انگشتشماری از مردم را میکشد. برای مثال، در سال ۲۰۲۳، تنها ۶۹ مورد حمله غیرقانونی کوسه در سراسر جهان گزارش شده است. با این وجود، پس از گزارشهایی مبنی بر حمله کوسه، افراد کمتری در اقیانوس شنا میکنند و بسیاری از مردم احتمال آن را بسیار بیشتر از آنچه که هست، ارزیابی میکنند. این سوگیری میتواند به ایجاد ترس غیرمنطقی و کاهش فعالیتهای تفریحی در آبها منجر شود.
۲. تصمیمات سرمایهگذاری
برای سرمایهگذاران، سوگیری در دسترس بودن بر تصمیمات معاملاتی که افراد بر اساس رویدادها یا سرفصلهای اخیر میگیرند تأثیر میگذارد و انتظار دارند چنین رویدادهایی بیش از آنچه که هستند تکرار شوند. در طول سقوط بازار، مردم ممکن است چشماندازی منفی اتخاذ کنند که فرض میکند روند نزولی ادامه خواهد داشت، حتی اگر این کاهش صرفاً یک اصلاح باشد. از سوی دیگر، در طول حبابهای دارایی (asset bubbles)، زمانی که قیمتها به سطوحی میرسند که دیگر توسط تحلیلهای بنیادی (fundamentals) پشتیبانی نمیشوند، مردم ممکن است با این باور نادرست به خرید ادامه دهند که افزایش همچنان میتواند ادامه یابد. این رفتار میتواند به ایجاد حبابهای مالی و سپس به سقوطهای ناگهانی و غیرمنتظره در بازار منجر شود.
اصلاح سوگیری دسترسی
مقابله با سوگیری دسترسی ممکن است دشوار باشد، زیرا با احساسات انسانی، از جمله ترس (fear) و طمع (greed) بازی میکند که نیروهای قدرتمندی هستند. علاوه بر این، مغز ما به گونهای طراحی شده است که بیشترین تأکید را بر رویدادهای اخیری دارد که در خاطرات ما تازه هستند؛ زیرا رویدادهای قدیمیتر از ذهن محو میشوند. این امر میتواند باعث شود که افراد به راحتی تحتتأثیر احساسات و اخبار اخیر قرار بگیرند و تصمیمات نادرستی اتخاذ کنند.
برای سرمایهگذاران، بهترین راه برای مبارزه با سوگیری دسترسی، داشتن یک استراتژی سرمایهگذاری (investment strategy) و پایبندی به آن، صرفنظر از نوسانات کوتاهمدت بازار است. از قبل برنامهریزی کنید که چگونه و چه زمانی سبد سهام (portfolio) خود را مجدداً متعادل کنید و چه زمانی تخصیص سرمایهگذاری بلندمدت خود را مجدداً ارزیابی کنید. این رویکرد میتواند به سرمایهگذاران کمک کند تا از تصمیمگیریهای احساسی و ناشی از سوگیری دسترسی جلوگیری کنند. البته، گفتن این کار آسانتر از انجام آن است، زیرا ممکن است افراد با انگیزه انجام برخی اقدامات بر اساس رویدادهای جاری غرق شوند. یکی از راههای کمک به اطمینان از رویکرد پیشین، استفاده از یک برنامه سرمایهگذاری خودکار (automated investment program) مانند یک مشاور رباتیک (robo-advisor) است که احساسات انسانی را از تصمیمهای معاملاتی حذف میکند.
مثال دست داغ
یکی از نمونههای سوگیری دسترسی در مورد دست داغ (hot hand) است؛ به این معنا که یک فرد پس از یک رشته موفقیت، احتمالاً به موفقیت خود ادامه میدهد. این اولین بار در بسکتبال (basketball) شناسایی شد، به طوری که بازیکنانی که تعدادی گل پشت سر هم به ثمر رساندهاند تصور میشود که به گلزنی ادامه میدهند. در نتیجه، بازیکنان ممکن است بیشتر توپ را به آن شخص پاس دهند، حتی اگر عملکرد واقعی آنها در واقع بالاتر از حد متوسط باشد. این پدیده میتواند منجر به تصمیمگیری نادرست در تیمها و مربیان شود که ممکن است به بازیکنی که در حال حاضر در حال موفقیت است، بیش از حد اعتماد کنند.
در بازارها، سرمایهگذاران به طور مشابه وسوسه میشوند تا با صندوقهای پوشش ریسک (hedge funds) که اخیراً در طی چندین سال عملکرد بهتری از بازار داشتهاند، سرمایهگذاری کنند. در واقعیت، مدیران پورتفولیو که یک برد طولانی غیرمعمول داشتهاند، اغلب در سالهای آینده عملکرد ضعیفتری از همتایان خود دارند. این موضوع نشاندهنده این است که موفقیتهای گذشته لزوماً به معنای موفقیتهای آینده نیست و سرمایهگذاران باید به دقت به تحلیلهای بنیادی و شرایط بازار توجه کنند.
در نهایت، آگاهی از سوگیری دسترسی و تأثیرات آن بر تصمیمگیری میتواند به افراد و سرمایهگذاران کمک کند تا رویکردهای بهتری برای مدیریت سرمایه و تصمیمات مالی خود اتخاذ کنند. این آگاهی میتواند به آنها کمک کند تا از دامهای شناختی دوری کنند و به جای آن بر اساس تحلیلهای منطقی و دادههای معتبر تصمیم بگیرند.