تقریباً تمام رفتارهای منفی ما نتیجه عادت‌هایی است که در طول سال‌ها ایجاد کرده‌ایم. هر چه سن شما بیشتر باشد، این عادت‌ها عمیق‌تر در شما ریشه می‌زنند. اما آیا واقعاً می‌توان به کسی که سن کمی ندارد ترفندهای جدیدی یاد داد؟ البته.

این موضوع ثابت شده است که مغز سالم دارای خاصیت «نوروپلاستیسیتی» (neuroplasticity) است، یا به عبارتی توانایی تغییر. یکی از مؤثرترین راه‌ها برای ایجاد این تغییر، استفاده از قدرت پاداش‌ها است.

در این مقاله به شما می‌گویم که چرا پاداش‌ها مؤثر هستند و دقیقاً چه فرآیندی می‌تواند به شما در دستیابی به اهداف معاملاتی‌تان کمک کند. سپس برخی ابزارهای خاص را معرفی می‌کنم که می‌توانند به شما در پیگیری اهداف و پاداش‌هایتان کمک کند.

چرا پاداش‌ها مؤثرند؟

به طور خلاصه، پاداش‌ها به خاطر «دوپامین» (dopamine) مؤثر هستند. مغز شما زمانی که دوپامین آزاد می‌شود احساس خوبی دارد. یا به عبارت دقیق‌تر، زمانی که یک «ضربه» از دوپامین دریافت می‌کنید، احساس انگیزه بیشتری برای انجام یک عمل خاص می‌کنید. اما دوپامین تنها در تجربیات لذت‌بخش آزاد نمی‌شود. بلکه در تجربیات استرس‌زا و حتی در وقایع به ظاهر پیش‌پاافتاده‌ای مانند چک کردن فیسبوک نیز آزاد می‌شود.

این به این معناست که مغز شما می‌تواند حتی زمانی که در رفتارهایی مشغول هستید که برایتان خوب نیستند، احساس خوبی داشته باشد. با گذشت زمان، ممکن است به این حالت‌ها وابسته شوید زیرا آن‌ها به طور ناخودآگاه شما را خوشحال می‌کنند. حالا شما یک عادت ایجاد کرده‌اید و ترک آن‌ها بسیار دشوار است.

به همین دلیل است که همه ما با کسی کار کرده‌ایم که وقتی پرینتر گیر می‌کند، دیوانه می‌شود. این افراد واقعاً زمانی که نگران یا تحت استرس هستند، احساس بهتری دارند. ما همگی به نوعی این کار را انجام می‌دهیم.

بنابراین، برای اینکه به طور آگاهانه خود را برنامه‌ریزی مجدد کنیم تا اقداماتی انجام دهیم که به ما در رسیدن به اهداف‌مان کمک کند، می‌خواهیم از قدرت‌های مثبت دوپامین استفاده کنیم.

ایجاد یک لیست از چیزهایی که شما را خوشحال می‌کند

برخی افراد توصیه می‌کنند که ابتدا اهداف خود را تعیین کنید و سپس پاداش‌ها را به آن‌ها بچسبانید. شخصاً معتقدم که شروع کردن با ایجاد یک لیست از چیزهایی که دوست دارید داشته باشید یا انجام دهید، بسیار عملی‌تر (و سرگرم‌کننده‌تر) است. این کار هدف را از پاداش جدا می‌کند و به ذهن شما اجازه می‌دهد تا خلاق باشد. وقتی نگران هستید که چگونه به هدف‌تان برسید، ممکن است در تفکر منطقی و محدود گرفتار شوید. این می‌تواند توانایی شما را برای ارتباط با پاداش‌هایی که واقعاً شما را خوشحال می‌کنند محدود کند.

اگر در ایجاد یک لیست مشکل دارید، به دوران کودکی‌تان فکر کنید و به تمام کارهای سرگرم‌کننده‌ای که انجام داده‌اید یا می‌خواستید انجام دهید. با کودک درون خود صحبت کنید. اگر در حال تصمیم‌گیری هستید که آیا باید یک پاداش به لیست خود اضافه کنید یا نه، پس این یک «نه» خودکار است. در واقع، این باید یک «بله» بزرگ یا یک «نه» باشد. شما باید به شدت هیجان‌زده باشید که پاداش‌های خود را به دست آورید، بنابراین هر کاری که لازم باشد انجام خواهید داد تا بر موانع اجتناب‌ناپذیری که در مسیر شما قرار می‌گیرند غلبه کنید.

پاداش‌های شما نیازی به اشیاء مادی یا گران‌قیمت ندارند. آن‌ها می‌توانند لذت‌های ساده‌ای باشند که به شما دوپامین حیاتی می‌دهند تا انگیزه‌تان را حفظ کنید. به عنوان مثال، یکی از پاداش‌های مورد علاقه من برای ورزش و مدیتیشن در صبح، نشستن در جکوزی به مدت چند دقیقه است. من واقعاً از آن لذت می‌برم و همین باعث می‌شود تا برای انجام روتین صبحگاهی‌ام انگیزه بگیرم.

من متوجه شده‌ام که تقسیم‌بندی پاداش‌ها به ۵ دسته مفید است:

۱. پاداش‌های ساده ۲. پاداش‌های کوچک ۳. پاداش‌های متوسط ۴. پاداش‌های بزرگ ۵. پاداش‌های فوق‌العاده

شما ممکن است بخواهید از دسته‌های کمتری استفاده کنید… یا شاید دسته‌های بیشتری اضافه کنید. ببینید چه چیزی برای شما بهتر است. در بخش‌های بعدی، مثال‌هایی از پاداش‌ها که ممکن است در هر دسته قرار بگیرند، ارائه می‌دهم. همچنین هزینه‌های تقریبی برای هر دسته را لیست کرده‌ام، اما این هزینه‌ها نسبت به سطح درآمد شما خواهد بود، بنابراین بر اساس آن تنظیم کنید.

این لیست را به عنوان نقطه شروعی برای ایجاد لیست پاداش‌هایی استفاده کنید که شما را برای رسیدن به اهدافتان هیجان‌زده کند.

۱. پاداش‌های ساده

ابتدا با برخی پاداش‌های ساده شروع کنید که برای تقویت عادت‌های روزانه شما استفاده می‌شوند. متوجه شده‌ام که بسیاری از برنامه‌های تعیین هدف، شما را تشویق نمی‌کنند که پاداش‌ها را در این سطح «پایین» تعیین کنید. اما وقتی شروع به پاداش دادن به خود برای هر عمل مثبت ممکن کنید، اینگونه می‌توانید به سرعت شتاب بگیرید.

در اینجا چند ایده برای پاداش‌های ساده آورده شده است. معمولاً قیمت این‌ها از رایگان تا چند دلار متغیر است:

  • استراحت در جکوزی یا سونا
  • سفارش تاکوی مورد علاقه‌تان
  • دوچرخه‌سواری در یک مکان زیبا
  • ترک به موقع کار، دراز کشیدن در آفتاب و خواندن یک کتاب
  • تماشای فیلمی که می‌خواستید در نتفلیکس ببینید

۲. پاداش‌های کوچک

سپس، یک لیست از پاداش‌هایی که به اهداف کمی بزرگ‌تر مربوط می‌شوند، ایجاد کنید. اگر بخواهم قیمت این پاداش‌ها را تخمین بزنم، از رایگان تا حدود ۲۵ دلار متغیر خواهد بود.

این می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

  • خرید تی‌شرت جدیدی که می‌خواستید
  • یک روز مرخصی بگیرید و به یک پیاده‌روی طولانی بروید
  • خرید کتاب کیندلی که می‌خواستید بخوانید
  • امتحان عینک‌های بلو لایت برای کاهش خستگی چشم در حین معامله

۳. پاداش‌های متوسط

حالا اینجا جایی است که پاداش‌های اصلی شما قرار دارند. دسته‌های قبلی روش‌های سرگرم‌کننده‌ای برای حفظ انگیزه شما بودند، اما اینجا جایی است که پاداش‌ها واقعاً هیجان‌انگیز می‌شوند. پاداش‌هایی در حدود ۲۵ تا ۲۰۰ دلار را در نظر بگیرید.

  • بردن خانواده به شام در رستورانی که هرگز نرفته‌اید
  • انجام یک کمک سخاوتمندانه به خیریه مورد علاقه‌تان
  • خرید کفش‌های دویدن جدید
  • گرفتن ماساژ ۹۰ دقیقه‌ای

۴. پاداش‌های بزرگ

این پاداش‌ها برای اهداف اصلی شما هستند، اهدافی که شما در هر سه‌ماهه یا سال به دنبال آن‌ها خواهید بود. وقتی به این اهداف برسید، ممکن است بخواهید خود را با چیزی بین ۲۰۰ تا ۲۵۰۰ دلار پاداش دهید.

  • خرید یک کامپیوتر مک جدید برای معاملات
  • اقامت در یک هتل یخی
  • خرید یک تخته‌سورف جدید
  • خرید هدفون‌های نویزکنسلینگ بوز
  • بردن خانواده به یک تعطیلات آخر هفته

۵. پاداش‌های فوق‌العاده

در اینجا چند ایده برای زمانی که به بزرگ‌ترین اهداف زندگی‌تان می‌رسید، آورده شده است:

  • خرید یک قطعه زمین برای خانه رویایی‌تان
  • پرداخت پیش‌پرداخت برای تسلا رودستر
  • اقامت در جزیره نکر
  • خرید یک ساعت پانرای جدید
  • خرید یک ای‌کان A5

حالا اهداف خود را تعیین کنید و آن پاداش‌ها را به آن‌ها متصل کنید

در چین و ژاپن، شماره ۴ نحس به حساب می‌آید، زیرا تلفظ آن مشابه کلمه مرگ است. هتل‌ها شماره ۴ را در شماره‌گذاری طبقات رد می‌کنند، ورزشکاران از انتخاب آن به عنوان شماره خودداری می‌کنند و غیره. این شبیه شماره ۱۳ در کشورهای دیگر است.

من این را ذکر می‌کنم زیرا به شما کمک می‌کند تا به یاد داشته باشید که بیشتر از ۳ هدف اصلی در یک زمان تعیین نکنید. واضح است که اگر بیش از ۳ هدف اصلی تعیین کنید، نمی‌میرید، و هیچ چیز به عنوان بدشانسی وجود ندارد. اما این می‌تواند به معنای مرگ اهداف شما باشد اگر خود را بیش از حد تحت فشار قرار دهید. هر چه تعداد اهداف اصلی کمتری را تمرکز کنید، احتمال بیشتری وجود دارد که به آن‌ها دست یابید.

بنابراین از بالا شروع کنید و به سمت پایین حرکت کنید. به یاد داشته باشید که شما برای هدفی بیشتر تلاش خواهید کرد اگر دلیل کافی «چرا» پشت آن وجود داشته باشد. بنابراین فقط بر روی رسیدن به هدفی تمرکز نکنید که دیگران فکر می‌کنند جالب است. از خود بپرسید که چرا برای شما معنی‌دار است.

سپس تمام اهداف خود را به صورت حال، انگار که قبلاً به آن‌ها دست یافته‌اید، بیان کنید و همه چیز را به صورت مثبت بیان کنید.

۱. اهداف زندگی (پاداش‌های سطح فوق‌العاده) اینجا جایی است که شما بزرگ فکر می‌کنید. برخی از اهداف زندگی شما ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • من از کار کردن با افرادی که در صندوق سرمایه‌گذاری راه‌اندازی کرده‌ام، لذت می‌برم.
  • من از تمام زمانی که می‌توانم با فرزندان کوچک‌ام بگذرانم، سپاسگزارم.
  • من از ساخت مدارس در کشورهای در حال توسعه در سرتاسر جهان بسیار رضایت دارم.
  • من از زندگی در خانه‌ای که خودم طراحی کرده‌ام لذت می‌برم.

۲. اهداف اصلی (پاداش‌های بزرگ) حالا مراحل اصلی را تعیین کنید که می‌خواهید در عرض ۳ ماه به آن‌ها برسید (این همان عدد ۳ است). این‌ها مراحل ملموسی هستند که شما را به اهداف زندگی‌تان نزدیک‌تر می‌کند.

  • من برای یک صندوق سرمایه‌گذاری معامله می‌کنم (یا سرمایه‌گذاران فوق‌العاده‌ای دارم).
  • من یک سال معاملاتی عالی داشتم، با تنها ۲ ماه ضرر.
  • من تمام معاملات خود را به موقع برای ۹۰ روز ثبت کرده‌ام.
  • من تمام معاملات ضررده خود را برای ۹۰ روز ثبت کرده‌ام.
  • من یک برنامه معاملاتی خودکار ایجاد کرده‌ام که ماهانه سود ثابتی به دست می‌آورد.

۳. اهداف ثانویه (پاداش‌های متوسط) این اهداف به شما کمک می‌کنند تا به اهداف اصلی‌تان برسید. این ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • من استراتژی معاملاتی الف را بر روی ۳۰ جفت ارزی که معامله می‌کنم، تست کرده‌ام.
  • من از مرور تمام معاملاتم در سال گذشته بسیار یاد گرفتم.
  • تمام معاملات من در یک دوره یک هفته‌ای نمره ۹ یا بهتر داشته‌اند.
  • من ۵ استراتژی معاملاتی مشابه استراتژی که در حال حاضر معامله می‌کنم را مطالعه کرده‌ام.
  • من برای یادگیری یک استراتژی معاملاتی جدید، در یک دوره ثبت‌نام کرده‌ام.

۴. مراحل عملی (پاداش‌های کوچک) این اهداف به اهداف ثانویه شما مرتبط می‌شوند. شما ممکن است اهدافی مانند این‌ها را در نظر بگیرید:

  • من تست کردن نمودار روزانه EURUSD با استراتژی الف را تمام کرده‌ام.
  • من در این هفته با حداقل ۲۰ سرمایه‌گذار بالقوه صحبت کرده‌ام.
  • من در این هفته حداقل سه ساعت روی ربات معاملاتی‌ام کار کرده‌ام.
  • من Evernote را برای استفاده به عنوان یک دفترچه یادداشت معاملاتی تنظیم کرده‌ام.
  • من یاد گرفتم چگونه از Forex Tester استفاده کنم.

۵. وظایف روزانه (پاداش‌های ساده) حالا مراحل عملی خود را به وظایف روزانه تقسیم کنید.

  • من دفترچه یادداشت معاملاتی‌ام را در روزهای پنج‌شنبه به‌روز می‌کنم.
  • من در بعدازظهرهای جمعه به دنبال فرصت‌های معاملاتی می‌گردم.
  • من امروز مدیتیشن کردم.
  • من امروز هر ۴ ساعت یک بار نمودارها را بررسی کردم.
  • من رویدادهای خبری امروز را چک کردم.

پس از تعیین این اهداف، پاداش مشخصی به هر یک اختصاص دهید. این فرآیند را سرگرم‌کننده کنید و احتمال بیشتری وجود دارد که این کار را انجام دهید.

پاداش‌ها و اهداف‌تان را برای خودتان یادآوری کنید

پس از نوشتن اهداف و پاداش‌هایتان، ممکن است به راحتی نفس راحتی بکشید و لیست خود را کنار بگذارید… و هرگز دوباره آن را نبینید. دقیقاً مانند تصمیمات سال نو شما برای رفتن به باشگاه، ۵ بار در هفته. بنابراین حالا باید مکانیزم‌هایی ایجاد کنید که به شما یادآوری کند هر روز به اهداف و پاداش‌هایتان توجه کنید.

در اینجا سه ابزار مؤثر که من برای یادآوری منظم به اهداف و پاداش‌هایم یافته‌ام، آورده شده است:

۱. شروع یک دفترچه موفقیت اول از همه، ایده استفاده از یک اپلیکیشن در کامپیوتر یا گوشی هوشمند برای پیگیری اهداف و پاداش‌هایتان را فراموش کنید زیرا تعداد زیادی حواس‌پرتی بالقوه در گوشی شما وجود دارد. علاوه بر این، برای بسیاری از ما، عادت‌هایمان باعث می‌شود که به محض اینکه گوشی‌مان را برمی‌داریم، به برخی اپلیکیشن‌ها سر بزنیم.

شما گوشی‌تان را برمی‌دارید و ۴۵ دقیقه بعد متوجه می‌شوید که تمام این مدت در حال اسکرول کردن اینستاگرام بوده‌اید، در حالی که باید اهداف‌تان را مرور می‌کردید. زمانی که از یک دفترچه کاغذی و قلم استفاده می‌کنید، این شما را مجبور می‌کند که از اعلان‌های الکترونیکی دور شوید و بر روی کار تمرکز کنید.

همچنین ثابت شده است که نوشتن می‌تواند به شما کمک کند تا اطلاعات بیشتری را حفظ کنید و شما را ۳۳٪ بیشتر از تایپ کردن در کامپیوتر به رسیدن به اهداف‌تان نزدیک‌تر کند.

اما تنظیم و پیگیری اهداف و پاداش‌ها می‌تواند بسیار خسته‌کننده باشد زیرا قطعات زیادی برای پیگیری وجود دارد. بهترین راه‌حل که من یافته‌ام، «دفترچه بهترین خود» (Best Self Journal) است. این دفترچه کاملاً بی‌نقص نیست، اما مفیدترین دفترچه‌ای است که برای پیگیری اهداف و پاداش‌ها یافته‌ام.

۲. اهداف اصلی خود را در جایی که می‌توانید ببینید قرار دهید در نهایت، مفید است که اهداف اصلی خود را در مکان‌هایی قرار دهید که همیشه آن‌ها را ببینید. به سادگی اهداف اصلی خود را روی یک کارت یا یادداشت چسبان بنویسید و آن را در مکان‌هایی مانند:

  • جلوی دفترچه‌تان
  • آینه حمام‌تان
  • مانیتور کامپیوترتان
  • پس‌زمینه گوشی‌تان

این کار باعث می‌شود عادت کوچکی برای فکر کردن مداوم به اهداف‌تان ایجاد شود و به شما کمک کند بر روی آنچه که باید انجام دهید تا به آن‌ها برسید، تمرکز کنید.

افکار نهایی درباره سیستم پاداش معاملاتی

در ابتدای کار، حفظ یک سیستم پاداش می‌تواند دشوار باشد. ممکن است چندین بار شروع و متوقف شوید تا بتوانید آن را به یک عادت تبدیل کنید. بسیاری از عادت‌های منفی ما به طور ناخودآگاه در طول زندگی‌مان ایجاد شده‌اند. این کار نیاز به زمان دارد تا آن‌ها را کنار بگذاریم و عادت‌های خوبی را جایگزین کنیم.

بنابراین صبور باشید و اگر از مسیر خود منحرف شدید، خود را ببخشید. سپس دوباره برگردید و از سر بگیرید.

شما چه روش‌هایی برای پاداش دادن به خودتان برای یک کار خوب انجام شده دارید؟ بهترین ایده‌های خود را در نظرات به اشتراک بگذارید. ممکن است کسی دیگر هم از آن‌ها خوشش بیاید. 😊

افزایش اعتماد به نفس در معاملات: راهنمای کاربردی

هنگامی که به استراتژی معاملاتی خود اعتماد ندارید، یکی از بدترین احساسات ممکن را تجربه می‌کنید. به نظر می‌رسد که هیچ هدفی ندارید و حتی ممکن است به ارزش خود به عنوان یک معامله‌گر شک کنید، شاید حتی به عنوان یک فرد. در این صورت، هر معامله به نظر می‌رسد که قرار است پول شما را از بین ببرد و ممکن است حتی به بازگشت به چرخه معیوب معاملاتی فکر کنید. حتی نوسانات عادی بازار به شما آسیب می‌زنند و در هر فرصت معامله‌ای که بر روی صفحه نمایش ظاهر می‌شود، دچار تردید می‌شوید.

پس راه حل چیست؟ راه‌حل برای هر فرد متفاوت است، اما در اینجا سه روش ساده را می‌توانید برای شروع به توسعه اعتماد به نفس در روش معاملاتی خود به کار ببرید. مهم نیست که این روش را از یک دوره آموزشی آموخته‌اید، از یک مربی یاد گرفته‌اید یا خودتان آن را توسعه داده‌اید.

همانطور که والتر پیترز در کتاب خود می‌گوید، شما باید معاملات خود را به جایی برسانید که برایتان خسته‌کننده شوند. شما می‌دانید که برخی از معاملات برنده و برخی دیگر بازنده خواهند بود، اما در مجموع، سود خواهید کرد. اگر به دنبال چنین اعتماد به نفسی در روش معاملاتی خود هستید، به خواندن ادامه دهید.

این مقاله به بررسی سه روش ساده اما مؤثر برای افزایش اعتماد به نفس می‌پردازد: ۱. آزمون استراتژی با داده‌های تاریخی، ۲. استفاده از حساب‌های آزمایشی، و ۳. معامله با حساب واقعی کوچک. هر یک از این روش‌ها به معامله‌گر کمک می‌کنند تا از لحاظ روانی و تکنیکی برای معاملات واقعی آماده شوند.

آزمون استراتژی با داده‌های گذشته به معامله‌گران این امکان را می‌دهد که عملکرد استراتژی خود را در شرایط مختلف بازار ارزیابی کنند. حساب‌های آزمایشی نیز فرصتی برای تمرین و یادگیری بدون ریسک واقعی فراهم می‌آورند. در نهایت، معامله با حساب کوچک به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا با تجربه واقعی بازار و مدیریت ریسک، به تدریج اعتماد به نفس خود را افزایش دهند.

آزمون استراتژی (Backtest It)

همه روش‌های معاملاتی قابل آزمون نیستند. استراتژی‌هایی که به شدت بر عوامل بنیادی یا شهود معامله‌گر تکیه دارند معمولاً به دقت قابل آزمایش نیستند. اما روش‌های معاملاتی که به طور عمده از ورودی‌ها و خروجی‌های فنی استفاده می‌کنند، قابل آزمون هستند.

استفاده از داده‌های تاریخی برای مشاهده عملکرد روش معاملاتی شما در گذشته، یک راه عالی برای ایجاد اعتماد به نفس در آن است. اگر بدانید که از استراتژی معاملاتی خود چه انتظاری باید داشته باشید، در مواجهه با کاهش سرمایه بهتر می‌توانید آن را مدیریت کنید.

در روش آزمون استراتژی (backtesting)، معامله‌گران می‌توانند عملکرد یک استراتژی را بدون نیاز به استفاده از سرمایه واقعی مورد ارزیابی قرار دهند. یکی از بزرگترین مزایای این روش این است که شما می‌توانید بدون ریسک پول، نقاط قوت و ضعف استراتژی خود را در شرایط مختلف بازار مشاهده کنید. این آزمون به شما این امکان را می‌دهد که به صورت عینی بر روی داده‌های گذشته تمرکز کرده و پیش‌بینی کنید که چگونه ممکن است در آینده عمل کند.

اما باید توجه داشته باشید که آزمون استراتژی همیشه به معنای موفقیت نیست. بازارها در حال تغییر هستند و داده‌های گذشته همیشه نمی‌توانند شرایط بازار آینده را به طور کامل منعکس کنند. بنابراین، در کنار آزمون استراتژی، مهم است که از روش‌های دیگر مانند معاملات آزمایشی و ارزیابی ریسک روان‌شناختی نیز استفاده کنید تا نتایج بهتری بدست آورید.

معاملات آزمایشی (Demo Trade It)

یکی دیگر از کارهایی که می‌توانید انجام دهید، معامله کردن روش خود در یک حساب آزمایشی است. این کار به شما کمک می‌کند تا اعتماد به نفس بیشتری در مدیریت معاملات در زمان واقعی کسب کنید. همانطور که احتمالاً می‌دانید، تقریباً همه کارگزاران فارکس حساب‌های آزمایشی ارائه می‌دهند. اما همه حساب‌های آزمایشی یکسان نیستند.

هنگام انتخاب کارگزار برای معاملات آزمایشی، به نکات زیر توجه کنید:

  • مدت‌زمانی که اجازه دارید حساب آزمایشی خود را نگه دارید. ثبت نام دوباره هر ۳۰ روز می‌تواند مخل انگیزه شما باشد.
  • آیا اجازه دارید اندازه حساب آزمایشی خود را تنظیم کنید تا به واقعیت نزدیک‌تر باشد؟ معامله با حساب چند میلیون دلاری سرگرم کننده است، اما کمکی نمی‌کند اگر قرار است با یک حساب ۵,۰۰۰ دلاری معامله کنید. سعی کنید شرایط آزمایشی خود را تا حد امکان به شرایط واقعی نزدیک کنید.
  • آیا کارگزار حساب آزمایشی‌ای که با آن معامله می‌کنید، امکان افتتاح حساب واقعی را نیز به شما می‌دهد؟ این باعث می‌شود که از ترفندهای پلتفرم کارگزار یاد بگیرید و اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنید.
  • آیا کارگزار امکان استفاده از لات‌های کوچک‌تر را می‌دهد؟ معامله بیش از حد، یکی از دلایل اصلی زیان‌های بزرگ است که خود باعث زیان‌های بیشتر می‌شود. مطمئن شوید که با اندازه واحدهایی (lot) معامله می‌کنید که به شما اجازه می‌دهد ریسک در هر معامله را به درستی مدیریت کنید (معمولاً ۲٪ یا کمتر).

حساب‌های آزمایشی (Demo Accounts) به شما این امکان را می‌دهند که بدون ریسک کردن پول واقعی، استراتژی خود را در بازارهای واقعی امتحان کنید. یکی از مزیت‌های اصلی این نوع معاملات این است که به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا قبل از ورود به بازار واقعی، اشکالات احتمالی استراتژی‌های خود را پیدا کنند و در نتیجه از ضررهای بزرگ جلوگیری کنند. اما از آنجا که در این نوع حساب‌ها پول واقعی در خطر نیست، نمی‌توانید احساسات واقعی مرتبط با معاملات زنده، مثل ترس یا طمع، را تجربه کنید. بنابراین، معامله‌گران ممکن است دچار اعتماد به نفس کاذب شوند و پس از انتقال به حساب واقعی، به دلیل فشار روانی زیاد، نتایج متفاوتی کسب کنند.

معامله با یک حساب واقعی کوچک (Trade It In A Small Live Account)

پس از اینکه با موفقیت روش خود را با پول مجازی از طریق آزمون استراتژی و معاملات آزمایشی آزمایش کردید، حالا آماده هستید تا پول واقعی را پشت سر بگذارید. اما اشتباهی که بسیاری از افراد مرتکب می‌شوند این است که در ابتدا مقدار زیادی پول وارد حساب معاملاتی خود می‌کنند.

داشتن پول زیادی در خطر هنگام شروع، فشار اضافی بر شما وارد می‌کند و اعتماد به نفس شما را برای گرفتن معاملات کاهش می‌دهد. جالب است که ادراک ما از اینکه چه مقدار پول زیاد است، می‌تواند تصمیمات معاملاتی ما را تحت تأثیر قرار دهد. من این را «نظریه نسبیت پول» می‌نامم.

معامله در یک حساب واقعی کوچک به معامله‌گران کمک می‌کند که احساسات و واکنش‌های واقعی خود را به تغییرات بازار بشناسند. یکی از بزرگ‌ترین مزایای معامله با حساب‌های کوچک این است که حتی مقدار کمی پول می‌تواند همان احساسات ترس و طمع را که در حساب‌های بزرگ‌تر وجود دارند، بیدار کند. معامله‌گر با مدیریت این احساسات در یک حساب کوچک، می‌تواند آمادگی بیشتری برای معامله با مبالغ بزرگ‌تر پیدا کند. این روش به تدریج اعتماد به نفس شما را افزایش می‌دهد و به شما اجازه می‌دهد تا قبل از قرار دادن پول زیاد، استراتژی خود را در دنیای واقعی آزمایش کنید.

معامله‌گری؛ سودجویی یا کمک به جهان؟

در پایان فیلم کلاسیک «وال استریت»، پدر باد فاکس به او می‌گوید: «دیگر دنبال پول آسان نرو و با زندگیت چیزی تولید کن. خالق باش، به جای اینکه از خرید و فروش دیگران زندگی کنی.»

این جمله به‌طور طبیعی سوالی را مطرح می‌کند: آیا ما، به عنوان معامله‌گران خرد فارکس (retail Forex traders)، واقعاً با معامله‌گری چیزی ارزشمند برای جهان ایجاد می‌کنیم؟ اگر بخواهم صادق باشم، باید بگویم: خیر. ما در واقع فقط از خرید و فروش پول در می‌آوریم. ممکن است برخی بگویند که ما حریص هستیم.

معامله‌گری گرچه ممکن است فعالیتی خودخواهانه باشد که در آن معامله‌گران فقط از خرید و فروش سود می‌برند و به ایجاد ارزش مستقیم در جهان کمک نمی‌کنند، اما با موفقیت در معامله‌گری، افراد می‌توانند شرایط زندگی خود و دیگران را بهبود بخشند. از طریق تأمین نقدینگی و سرمایه‌گذاری در پروژه‌های خیریه مانند «کیوا»، معامله‌گران می‌توانند نقش غیرمستقیم مثبتی ایفا کنند.

بله، می‌توان استدلال کرد که ما با تأمین نقدینگی (liquidity) به کارکرد صحیح بازارها کمک می‌کنیم… و این تا حدی درست است (البته در مقیاسی بسیار، بسیار کوچک). اما در نهایت، این کمک چگونه به دیگران یاری می‌رساند؟

ما نه سرطان را درمان می‌کنیم، نه جنگل‌های بارانی را نجات می‌دهیم و نه تسلیحات هسته‌ای را خنثی می‌کنیم. اما آیا باید به این موضوع اهمیت بدهیم؟ این موضوع به شما بستگی دارد.

با این حال، آیا عالی نخواهد بود که هم پول درآوریم و هم در خدمت هدفی بزرگ‌تر باشیم؟ این ممکن است شما را نگران کند و شاید همین عامل تصمیم‌گیرنده باشد که آیا شما در مسیر یادگیری فارکس ادامه دهید یا خیر.

پس اگر شما کسی هستید که معامله‌گری را به عنوان یک فعالیت کاملاً خودخواهانه می‌بینید، به نکات زیر توجه کنید. هرچند که فکر نمی‌کنم معامله‌گری به‌طور مستقیم به دنیا کمکی کند، اما صادقانه معتقدم که معامله‌گری موفق می‌تواند زندگی شما و دیگران را به‌طور چشمگیری بهبود بخشد.

آدم‌های شادتر، دنیا را بهتر می‌کنند

اگر واقعاً از معامله‌گری لذت ببرید (که باید این‌طور باشد) و به نقطه‌ای برسید که به‌طور مداوم پول در بیاورید، آنگاه شما توانایی انجام کاری را دارید که اکثر مردم فقط خواب آن را می‌بینند: ایجاد فراوانی مالی در حالی که سرگرم هستید.

این شاید به نظر موضوع بزرگی نرسد، اما من فکر می‌کنم که هست. احتمالاً وقتی از مخارج‌تان آن‌قدر نگران نباشید، بهتر با دیگران برخورد خواهید کرد. ممکن است زمان بیشتری برای فعالیت‌هایی که دوست دارید پیدا کنید و وقت بیشتری را با همسر، فرزندان یا دوستان خود بگذرانید.

هر چه بیشتر داشته باشید، بیشتر می‌توانید ببخشید

برخی از افراد در طول زندگی خود به معنای واقعی کلمه از مقدار پولی که دیگران درمی‌آورند، شگفت‌زده می‌شوند. من یک بار شنیدم که کسی گفت: «چرا مدیران عامل باید این‌قدر پول دربیاورند؟ آن‌ها باید تمام پولشان را به خیریه بدهند چون هستند افرادی که بیشتر از آن‌ها به آن نیاز دارند.»

این یکی از احمقانه‌ترین چیزهایی است که تاکنون شنیده‌ام. اگر تمام پولشان را به خیریه بدهند، آنگاه دیگر چیزی نخواهند داشت که بتوانند با آن ثروت بیشتری ایجاد کنند، شغل ایجاد کنند، محصولات مورد نیاز جهان را تولید کنند و تمام آن چیزهای خوب. البته، بعضی از مدیران عامل فقط به فکر اختلاس پول برای خوشگذرانی هستند، اما فکر می‌کنم این استثنا است و نه قاعده.

وقتی شما به سختی کار می‌کنید تا کسب‌وکاری بسازید که به‌طور مداوم پول تولید می‌کند (همان معامله‌گری موفق)، جریان درآمدی ایجاد می‌کنید که می‌توانید از آن برای کمک به اهدافی که به آن‌ها باور دارید، چه از نظر زمان و چه از نظر پول، استفاده کنید.

نمونه‌ای از بخشش

برای مثال، اگر ما بخشی از درآمدمان را به «کیوا» (Kiva) اختصاص دهم. آن‌ها به کسب‌وکارهای کوچک در مناطق در حال توسعه وام می‌دهند. من معتقدم که کمک به این کسب‌وکارها راهی عالی برای اهرم کردن درآمدم به منظور کمک به افراد برای مستقل شدن است.

شما می‌توانید به دیگران آموزش دهید که فراوانی خلق کنند

من صمیمانه باور دارم که معامله‌گری، پاک‌ترین و مستقیم‌ترین مسیر برای تجلی ثروت در جهان است. شما یک برنامه معاملاتی ارائه می‌دهید، یک فرصت می‌بینید، و با کلیک بر روی ماوس معامله را انجام می‌دهید.

قدرت ایده‌ها در موفقیت مالی

نیازی نیست که ترافیک وب‌سایت را بالا ببرید، خودتان را در یک ویدئوی زنده افشا کنید، انبار اجاره کنید یا ویدیوهای بی‌کیفیت در یوتیوب بسازید. البته، تجلی مستقیم مثل یک شمشیر دولبه است. اما نکته این است: ثروت چیزی جز یک ایده نیست.

همین مفهوم به تنهایی، اگر به درستی منتقل شود، می‌تواند یک تغییر ذهنی قوی در زندگی بسیاری از مردم ایجاد کند. این فقط به معامله‌گری محدود نمی‌شود. هر شرکت جهانی، انقلاب و اختراع مفیدی با یک ایده ساده شروع شده است… که روی آن کار شده است.

آموزش خلق فراوانی

اگر شما بتوانید به دیگران آموزش دهید که چگونه ایده‌های خود را پرورش دهند، آن‌ها را آزمایش کنند و بر روی آن‌ها عمل کنند… آنگاه می‌توانید به حرکت مردم به سمت ایجاد فراوانی بیشتر در زندگی‌شان و آوردن ایده‌های خلاقانه به جهان کمک کنید.

۴۰ توصیه الهام‌بخش در ترید

من یک دفترچه کوچک دارم که در آن، در طول سال‌ها، هر بار که چیزی درباره‌ی تجارت شنیدم که برایم خیلی منطقی بود یا به من الهام بخشید، یا زمانی که خودم به یک لحظه روشنایی رسیدم، یادداشت کردم. امروز می‌خواهم برخی از این حکمت‌ها را بدون فیلتر و خام با شما به اشتراک بگذارم. این‌ها از تجربه‌ی نزدیک به یک دهه قمار و تجارت من است، اما همیشه باید با کمی احتیاط به آن‌ها نگاه کنید – زیرا ما همه دنیا را با درک متفاوتی می‌بینیم و بنابراین، حقایق (و سبک‌های تجاری) متفاوتی را به دست می‌آوریم.

تعیین اهداف منطقی و درک هزینه‌ها و ریسک‌ها بسیار حیاتی است. حفظ تمرکز و نظم در زمان تجارت، اهمیت شناسایی زمان‌های مناسب برای ورود به بازار و عدم پیروی از شایعات نیز از دیگر نکات کلیدی هستند. در نهایت، اگر تجارت به هدف اصلی زندگی شما تبدیل شود، احتمال موفقیت شما افزایش می‌یابد.

این بینش‌ها و تجربیات در نهایت به معامله‌گران کمک می‌کند تا با شناخت عمیق‌تری از خود و بازار، تصمیمات بهتری بگیرند و به سوی موفقیت پیش بروند.

۱. اگر به طور منظم کمتر از ۵ پیپ (pips) هدف‌گذاری کنید، کمیسیون‌ها و اسپرد (spread) موجودی حساب شما را می‌خورند. این موضوع به شدت بر نحوه‌ی انتخاب استراتژی‌های معاملاتی تأثیر می‌گذارد. با توجه به هزینه‌های معاملاتی، سودهای کوچک به سادگی نمی‌توانند هزینه‌های اضافی را پوشش دهند، بنابراین لازم است که تریدر اهدافی متناسب با شرایط بازار تعیین کند.

۲. شما باید حتماً راهی برای آزاد کردن فشار و آدرنالین پیدا کنید؛ ورزش، نوشیدنی، نقاشی، هر چیزی که کمک کند. فشارهای روانی ناشی از تجارت می‌تواند منجر به تصمیم‌گیری‌های غیرمنطقی شود. فعالیت‌های بدنی و خلاقانه می‌توانند به کاهش استرس و بهبود تمرکز کمک کنند، که در نهایت به بهبود عملکرد تجاری منجر می‌شود.

۳. اگر بتوانید یک مربی (mentor) پیدا کنید که به او ایمان دارید، سریع‌تر پیشرفت خواهید کرد. داشتن یک مربی به تریدر این امکان را می‌دهد که تجربیات و اشتباهات دیگران را بیاموزد. این امر نه تنها زمان یادگیری را کاهش می‌دهد، بلکه احساس اعتماد به نفس بیشتری در اتخاذ تصمیمات معاملاتی به وجود می‌آورد.

۴. سبک تجاری شما باید با شخصیت و سبک زندگی شما هماهنگ باشد، در غیر این صورت، دیسونس شناختی (cognitive dissonance) شما را به چالش خواهد کشید. همسویی بین شخصیت و سبک تجاری نه تنها به ثبات بیشتر در نتایج منجر می‌شود، بلکه به تاجر این امکان را می‌دهد که بدون فشار زیاد بر خود، از فرآیند لذت ببرد.

۵. مدیتیشن (meditation) بی‌فایده است، برای من کار نمی‌کند. اگرچه مدیتیشن برای برخی مفید است، اما برای همه مناسب نیست. شناسایی روش‌های مؤثر برای آرامش ذهن می‌تواند به بهبود تمرکز و عملکرد در تجارت کمک کند.

۶. بیشتر از ۴ ساعت در روز تجارت نکنید، اما در این ۴ ساعت تمام تمرکز خود را به کار ببرید. خستگی ذهنی می‌تواند به کاهش کارایی و افزایش اشتباهات منجر شود. تمرکز عمیق و زمان محدود می‌تواند کیفیت تصمیم‌گیری را بهبود بخشد.

۷. معاملات بیش از حد (overtrading) شما را به نابودی می‌کشاند. فعالیت زیاد در بازار نه تنها می‌تواند منجر به ضررهای مالی شود، بلکه به سلامت روانی نیز آسیب می‌زند. یک برنامه‌ی مشخص و نظم در معاملات ضروری است.

۸. وقتی که راحت با از دست دادن یک حرکت کنار بیایید، قادر خواهید بود به سودآوری در تجارت بپردازید. پذیرش شکست جزء ضروری هر فعالیت تجاری است. توانایی کنار آمدن با ضررها به تاجر این امکان را می‌دهد که بر روی فرصت‌های آینده تمرکز کند و از اشتباهات خود یاد بگیرد.

۹. عدم تجارت در زمان اخبار منطقی نیست؛ در زمان اخبار، نقدینگی واقعی و علاقه واقعی برای فشار قیمت به یک سمت وجود دارد. اجازه دهید بازار دست خود را نشان دهد، سپس وارد شوید. اخبار می‌تواند نوسانات قابل توجهی را ایجاد کند که فرصت‌های تجاری جدیدی را فراهم می‌آورد. شناخت زمان‌های مناسب برای ورود به بازار می‌تواند به سودآوری بیشتر کمک کند.

۱۰. بگذارید قیمت تغییر کند، اجازه دهید قیمت ساختار ایجاد کند، سپس با استفاده از این ساختار به عنوان محافظ، وارد شوید. به جای تصمیم‌گیری‌های سریع و احساسی، تکیه بر تحلیل‌های تکنیکال می‌تواند به تاجر کمک کند تا نقاط ورود و خروج بهتری را شناسایی کند.

۱۱. به جای تغییر مداوم سیستم، سیستم انتخابی خود را با نیازهای خود هماهنگ کنید. تغییر مداوم استراتژی می‌تواند به سردرگمی و عدم ثبات منجر شود. یک سیستم مشخص و تطبیق‌پذیر می‌تواند به تاجر کمک کند تا با شرایط متغیر بازار سازگار شود.

۱۲. بدون اهرم (leverage) بیش از حد تجارت نکنید. استفاده از اهرم می‌تواند سودهای بزرگ را به همراه داشته باشد، اما ریسک‌های آن نیز به همان اندازه زیاد است. مدیریت ریسک و اهرم متناسب با توان مالی و روانی ضروری است.

۱۳. بله، امکان تبدیل یک حساب کوچک به حساب بزرگ وجود دارد، اما انتظار نداشته باشید که این کار در یک شب انجام شود و انتظار نداشته باشید که قبل از سال پنجم (یا بیشتر) تجارت خود بتوانید این کار را انجام دهید. فرآیند رشد در تجارت نیازمند صبر و پشتکار است. نداشتن انتظارات غیرواقعی می‌تواند به جلوگیری از ناامیدی و کاهش فشار روانی کمک کند.

۱۴. برخی سریع‌تر هستند، برخی کندتر، برخی هرگز آن را درک نمی‌کنند. هر فرد سرعت یادگیری و درک متفاوتی دارد. شناسایی و پذیرش این تفاوت‌ها می‌تواند به تاجر کمک کند تا بر روی نقاط قوت خود تمرکز کند و نقاط ضعف را بهبود بخشد.

۱۵. ریسک در هر معامله تابعی از نوسانات (volatility) استراتژی شما و توانایی روانی شما برای کنار آمدن با نوسانات موجودی خود است. درک درست از ریسک و مدیریت آن به تاجر این امکان را می‌دهد که در شرایط پرتنش بهترین تصمیمات را اتخاذ کند و از ضررهای بزرگ جلوگیری کند.

۱۶. دقیقاً بدانید که چرا تجارت می‌کنید و چه چیزی می‌خواهید به دست آورید؛ – مسیر شغلی شما کدام است؟ داشتن هدف روشن در تجارت نه تنها انگیزه را افزایش می‌دهد، بلکه به تاجر کمک می‌کند تا تصمیمات بهتری بگیرد و از تصمیمات احساسی دوری کند.

۱۷. تجارت روزانه (day trading) آسان‌تر از تجارت نوسانی (swing trading) نیست و بالعکس. هر دو فقط نیاز به مهارت‌ها، توانایی‌های مختلف (بله، برخی افراد واقعاً برای تجارت روزانه خیلی کند هستند) و روال‌های آماده‌سازی متفاوت دارند. هر سبک تجاری نیازمند مهارت‌ها و رویکردهای خاص خود است. شناسایی و انتخاب سبک مناسب می‌تواند تأثیر زیادی بر موفقیت تجاری داشته باشد.

۱۸. به حس ششم خود اعتماد کنید. آیا واقعاً از تجارت لذت می‌برید؟ وارد شوید. از آن لذت نمی‌برید؟ فقط دور بمانید. شناخت احساسات و نگرش‌های خود نسبت به تجارت می‌تواند به تصمیم‌گیری‌های منطقی‌تر و بهتری منجر شود. اگر احساس رضایت وجود ندارد، ممکن است زمان آن رسیده باشد که یک قدم به عقب بردارید.

۱۹. بدون درد، بدون سود. تجارت دمو (demo trading) خوب است، اما آن را برای مدت طولانی انجام ندهید. مقادیر اندک از پول را ریسک کنید، با از دست دادن پول آشنا شوید. زیرا اگر بخواهید یک تاجر باشید، برای بقیه زندگی‌تان پول را از دست خواهید داد. این بخشی از بازی است. شما فقط باید بیشتر از آنچه از دست می‌دهید برنده شوید. تجربه واقعی در بازارها تنها زمانی به دست می‌آید که ریسک واقعی را تجربه کنید. یادگیری از اشتباهات و تحمل ضررها، بخشی از فرآیند یادگیری است.

۲۰. گوش دادن به موسیقی در حین تجارت می‌تواند چیز خوبی باشد؛ فقط خودتان را بشناسید. اگر در ماشین به موسیقی تهاجمی گوش دهم، پایم را روی پدال می‌زنم. همین اتفاق در حین تجارت نیز می‌افتد؛ درک تأثیرات محیطی بر تصمیم‌گیری‌های تجاری می‌تواند به تاجر کمک کند تا شرایط مناسب برای تمرکز و عملکرد بهتر را شناسایی کند.

۲۱. یک دفترچه تجارت داشته باشید و بررسی کنید، بررسی کنید، بررسی کنید. ثبت و تجزیه و تحلیل تجربیات تجاری می‌تواند به شناسایی الگوهای مثبت و منفی کمک کند و فرصتی برای بهبود مستمر ایجاد کند.

۲۲. زمان تعطیلات و فراغت به ویژه برای تجار مهم است. وقتی که استراحت می‌کنید، به خودتان اجازه دهید و فراموش کنید که در تجارت چه می‌گذرد. استراحت مناسب می‌تواند به بازسازی انرژی و تمرکز کمک کند، که برای موفقیت در تجارت بسیار حیاتی است.

۲۳. می‌دانید، شاید این زندگی نباشد. داشتن چشم‌انداز واقع‌بینانه درباره‌ی تجارت و اینکه آیا واقعاً آنچه را که می‌خواهید به دست می‌آورید، می‌تواند به جلوگیری از ناامیدی و یأس کمک کند.

۲۴. همه روزها مثل هم نیستند. اگر روز بدی داشتید، آن را فراموش کنید و روز بعد دوباره تلاش کنید. مدیریت احساسات و حفظ نگرش مثبت در مواجهه با چالش‌ها می‌تواند به ایجاد استقامت و پایداری در تجارت منجر شود.

۲۵. با حداکثر ۲ تا ۳ مورد در روز تجارت کنید. برای من، بیشتر از این کسل‌کننده است. تمرکز بر روی تعداد محدودی از معاملات می‌تواند کیفیت تصمیم‌گیری را افزایش دهد و از اشتباهات ناشی از حواس‌پرتی جلوگیری کند.

۲۶. به خودتان وقت بدهید. نتایج خوب زمان می‌برد. صبر و حوصله برای موفقیت در تجارت ضروری است. یادگیری و رشد نیازمند زمان و تلاش مداوم است.

۲۷. اگر احساس می‌کنید بازار در حال تغییر است، از آن فاصله بگیرید. به رسمیت شناختن و احترام به تغییرات بازار می‌تواند به جلوگیری از ضررهای بزرگ و محافظت از سرمایه کمک کند.

۲۸. فقط به این دلیل که به شما گفته‌اند که یک بازار خاص (مثل طلا) را دنبال کنید، به این معنی نیست که شما باید این کار را بکنید. استقلال در اتخاذ تصمیمات معاملاتی می‌تواند به شناسایی فرصت‌های منحصر به فرد و بهبود عملکرد کمک کند.

۲۹. بازار ممکن است هیچ‌گاه آن چیزی که می‌خواهید نباشد. اگر نمی‌توانید با آن کنار بیایید، شاید بهتر باشد که تجارت را رها کنید. توانایی پذیرش واقعیت‌های بازار و انطباق با آن‌ها بخش مهمی از موفقیت تجاری است.

۳۰. در یک حرفه‌ی تجاری خوب، می‌توانید هر روز یاد بگیرید. یادگیری مداوم و تطبیق با شرایط بازار به تاجر این امکان را می‌دهد که به روز باشد و در تجارت موفق شود.

۳۱. به طور کلی، روزهای بد برای تجارت وجود دارد، و روزهای خوب. شناسایی و پذیرش این واقعیت‌ها می‌تواند به بهبود مدیریت احساسات و تصمیم‌گیری کمک کند.

۳۲. ایجاد عادات خوب در تجارت، برای موفقیت در طولانی‌مدت ضروری است. عادت‌های مثبت می‌توانند به ایجاد ثبات و پیشرفت مستمر در تجارت منجر شوند.

۳۳. معامله‌ای را که احساس راحتی نمی‌کنید، انجام ندهید. اعتماد به نفس در تصمیم‌گیری‌های معاملاتی می‌تواند به نتایج مثبت و کاهش اضطراب منجر شود.

۳۴. ریسک‌ها را به طور منطقی محاسبه کنید و از تصمیمات احساسی دوری کنید. مدیریت ریسک یکی از کلیدهای موفقیت در تجارت است. شناخت دقیق ریسک‌های موجود و تصمیم‌گیری منطقی می‌تواند به جلوگیری از ضررهای بزرگ کمک کند.

۳۵. همیشه به دنبال راه‌های جدید برای بهبود مهارت‌های تجاری خود باشید. پیشرفت مداوم در مهارت‌ها و استراتژی‌ها به تاجر کمک می‌کند تا در یک بازار پویا رقابتی باقی بماند.

۳۶. از هر اشتباهی که مرتکب می‌شوید، یاد بگیرید. یادگیری از اشتباهات می‌تواند به شناسایی الگوهای منفی و بهبود عملکرد کمک کند.

۳۷. مراقب شایعات باشید؛ اعتماد به خودتان و تحلیل‌های شخصی‌تان بسیار مهم است. اطلاعات نادرست می‌تواند به تصمیمات اشتباه منجر شود. اعتماد به نفس در تحلیل شخصی و شناسایی اطلاعات معتبر ضروری است.

۳۸. گاهی اوقات بهتر است از بازار دور بمانید. شناسایی زمان‌های نامناسب برای تجارت می‌تواند به جلوگیری از ضررهای بزرگ و حفظ سرمایه کمک کند.

۳۹. همیشه در انتظار شکست‌ها (breakouts) و اعتبار بازار (market validity) باشید. تکیه بر تحلیل‌های تکنیکال و رفتار بازار می‌تواند به شناسایی نقاط ورود و خروج بهتر کمک کند.

۴۰. اگر تجارت را برای پول می‌خواهید، بگذارید کاملاً واضح بگویم: در همین حال، نباید انتظار داشته باشید که از این طریق پول درآورید. اگر واقعاً فقط به فکر پول هستید، از همان ابتدا شانس شما برای موفقیت کاهش می‌یابد. داشتن انگیزه‌های عمیق‌تر از صرفاً کسب درآمد می‌تواند به استقامت و پایداری در مواجهه با چالش‌ها و شکست‌ها کمک کند.

۱۹ جمله تأییدآمیز برای برای موفقیت ترید

جملات الهامبخش روزانه یا عبارات تأییدآمیز، جملات کوتاهی هستند که به شما کمک می‌کنند تا به تریدری که می‌خواهید تبدیل شوید. تأیید خود ابزار قدرتمندی است که افراد موفق در کسب‌وکار، ورزش حرفه‌ای و بسیاری از حرفه‌های دیگر از آن استفاده می‌کنند. این مقاله به شما نشان می‌دهد که چگونه می‌توانید تأییدات مثبت و تقویت‌کننده ترید را در خود ایجاد کنید، یا می‌توانید به سادگی یکی از ۱۹ تأیید ذکر شده در انتهای این صفحه را استفاده کنید. همچنین یاد خواهید گرفت که چگونه از آن‌ها برای دستیابی به بهترین نتایج ممکن استفاده کنید.

نحوه کار تأییدات

جملات تأییدآمیز (Affirmations) عبارات آگاهانه‌ای هستند که به تدریج برنامه‌ریزی درونی‌شدن را در ذهن شما انجام می‌دهند. به این تأییدات مثبت توجه کنید:

  • «من قادر به انجام هر کاری هستم.»
  • «همیشه راهی برای موفقیت (Success) پیدا می‌کنم.»
  • «دوستان شگفت‌انگیز زیادی دارم.»
  • «همیشه معلمان عالی‌ای را پیدا می‌کنم وقتی که می‌خواهم چیزی یاد بگیرم.»

اگر این جملات را بارها و بارها به خود بگویید، به آن‌ها ایمان خواهید آورد و در نهایت تبدیل به واقعیت شما خواهند شد. این برنامه‌ها برای تمام عمر در ذهن ما در حال اجرا بوده‌اند و بسیاری از اوقات حتی متوجه وجود آن‌ها نمی‌شویم. تأییدات مثبت به ما کمک می‌کنند تا برنامه‌ریزی منفی‌مان را معکوس کنیم.

قبل از اینکه به فرآیند ایجاد و استفاده از تأییدات روزانه بپردازیم، به یاد داشته باشید که تأییدات به طور آنی کار نمی‌کنند. سال‌ها طول کشیده تا برنامه‌ریزی منفی خود را ایجاد کنید، بنابراین ممکن است معکوس کردن آن از چند ماه تا چند سال طول بکشد. صبور و مستمر باشید.

۳ مرحله برای نوشتن تأییدات قدرتمند

۱. به زبان حال حرف بزنید، انگار از قبل اتفاق افتاده است

ذهن شما نمی‌تواند تفاوت بین چیزی که به وضوح تصور می‌کنید و چیزی که واقعاً اتفاق افتاده است را تشخیص دهد. بنابراین از این واقعیت استفاده کنید. اگر به خود بگویید که شما از قبل یک معامله‌گر موفق (Successful trader) هستید، احساس موفقیت درونی (Inner success) خواهید کرد. این تبدیل به هویت شما می‌شود. از آنجا، ذهن شما راه‌هایی برای هم‌راستا کردن احساس درونی‌تان با واقعیت خارجی‌تان پیدا خواهد کرد.

آیا این خودفریبی نیست؟ به هیچ وجه. شما توانایی تبدیل شدن به یک معامله‌گر موفق را دارید. مگر اینکه کسی دچار ناتوانی جدی باشد. من معتقدم که هر کسی می‌تواند در معامله‌گری موفق شود. من افرادی را از همه اقشار جامعه دیده‌ام که به معامله‌گران سودآور (Profitable traders) تبدیل شده‌اند. بنابراین، آن توانایی قبلاً در درون شما وجود دارد. این به عهده شماست که انتخاب کنید آن پتانسیل را بپذیرید یا آن را رد کنید. با ایجاد تأییدات مثبت، شما انتخاب می‌کنید که آن توانایی را توسعه دهید و پتانسیل کامل خود را شناسایی کنید. بنابراین وقتی تأییدی می‌نویسید، آن را در زمان حال و به گونه‌ای که قبلاً اتفاق افتاده، بیان کنید. می‌توانید چند مثال در انتهای این مقاله مشاهده کنید. این کار باعث می‌شود ذهن شما آن را به عنوان واقعیت جدیدتان ببیند و عبور از موانع اجتناب‌ناپذیر در مسیر را آسان‌تر کند.

۲. مثبت، کوتاه و خاص باشید.

تأییدات خود را کوتاه نگه دارید، به صورت مثبت بیان کنید و تا حد ممکن خاص باشید.

چرا باید آن را به صورت مثبت بیان کنید؟ ذهن شما به طور خودکار کلمه «نه» را از بیشتر جملات حذف می‌کند. بنابراین تأیید «من اجازه نمی‌دهم معاملاتم به من آسیب روحی بزنند» به صورت «من اجازه می‌دهم معاملاتم به من آسیب روحی بزنند» در ذهن شما ثبت می‌شود.

۳. عمل و احساس را در نظر بگیرید.

سرانجام، احساس کلید موفقیت این روش است. شما می‌توانید تقریباً هر چیزی را به دست آورید، اگر به اندازه کافی بخواهید. این به معنای قرار دادن تمام آرزو و اشتیاق خود پشت آن است. بنابراین از کلمات عمل و احساس استفاده کنید.

حالا به این تأییدات مثبت نگاه کنید:

۱۹ تأیید مثبت برای معامله‌گران

۱. «من پس از انجام معاملاتم، آرامش دارم و از آن لذت می‌برم.»

۲. «من با خوشحالی در حال رانندگی با تسلا رودستر (Tesla Roadster) خود در بزرگراه اقیانوس آرام (Pacific Coast Highway) هستم، با سقف باز، در هنگام غروب.»

۳. «من از پر کردن دفترچه معاملاتم (Trading journal) هر هفته هیجان‌زده هستم، چون این من را به یک معامله‌گر جهانی تبدیل می‌کند.»

۴. «من از دیدن منظره‌ای که از خانه سفارشی طراحی شده با همسرم لذت می‌برم.»

۵. «من درباره رعایت قوانین معاملاتی‌ام هیجان‌زده هستم، زیرا سودها به من آزادی و امنیت می‌دهند.»

۶. «من با کنجکاوی نمودارها را تماشا می‌کنم و فقط بهترین سیگنال‌های معاملاتی (Trade setups) را انجام می‌دهم.»

۷. «من از آزادی، فراوانی و لذتی که با معامله‌گری حرفه‌ای (Professional trading) همراه است، لذت می‌برم.»

۸. «من از اینکه بدون زحمت هزینه‌های زندگی‌ام را پرداخت می‌کنم، سپاسگزارم.»

۹. «من از یادگیری مهارت‌های جدید معاملاتی (Trading skills) هیجان‌زده هستم، زیرا آن‌ها هزینه ماجراجویی‌هایم را تأمین می‌کنند.»

۱۰. «من از شادی اشک شکرگزاری می‌ریزم وقتی که نامه‌های تشکر از بچه‌هایی دریافت می‌کنم که در پرو (Peru) هستند و به آنها کمک کرده‌ام.»

۱۱. «من از تمام معاملات سودآورم بسیار سپاسگزارم.»

۱۲. «من با عشق به فرزندانم از طریق معامله‌گری حمایت می‌کنم و به آن‌ها کمک می‌کنم تا به پتانسیل کامل خود برسند.»

۱۳. «من بدون زحمت ۵ مایل می‌دوم چون روال ورزشی (Workout routine) مفرحی دارم.»

۱۴. «من با اعتماد به نفس مانده حساب بانکی‌ام را پس از واریز ماهانه ۱۰۰,۰۰۰ دلار سودهای معاملاتی (Trading profits) بررسی می‌کنم.»

۱۵. «من کاملاً با روند اصلی هماهنگ هستم و به راحتی معاملات را در آن جهت انجام می‌دهم.»

۱۶. «من در حالی که به تعطیلات خود در جامائیکا (Jamaica) سفر می‌کنم، احساس آرامش فوق‌العاده‌ای دارم.»

۱۷. «من فراوانی را به زندگی‌ام جذب می‌کنم، به روشی که برای همه طرفین بهترین باشد.»

۱۸. «من از روال روزانه صبحگاهی (Morning routine) هیجان‌انگیز خود انرژی می‌گیرم.»

۱۹. «من احساس تعادل می‌کنم و تصمیمات معاملاتی عالی می‌گیرم زیرا صبح‌ها و عصرها مدیتیشن (Meditation) می‌کنم.»

اکنون عمل کنید

اکنون نوبت شماست! تأییدات مثبت خود را ایجاد کنید یا ازتأییدات مثبت موجود در این متن الهام بگیرید. تأییدات خود را بنویسید و هر روز حداقل چند بار آن‌ها را با صدای بلند تکرار کنید. بهتر است این کار را صبح‌ها قبل از شروع روز معاملاتی و شب‌ها قبل از خواب انجام دهید. تکرار این جملات به شما کمک می‌کند تا ذهن‌تان را با نتایج مورد نظر هم‌راستا کنید و به تدریج به آن‌ها دست یابید.

نکات اضافی برای تأثیرگذاری بیشتر

نمودارهای بصری (Visual aids): می‌توانید تأییدات خود را روی کارت‌های کوچک بنویسید و آن‌ها را در مکان‌هایی قرار دهید که هر روز به آن‌ها نگاه می‌کنید، مثل روی میز کار یا در آینه. این کار به یادآوری تأییدات کمک می‌کند.

احساسات را درگیر کنید: وقتی تأییدات را تکرار می‌کنید، احساسات مثبت (Positive emotions) را در خود برانگیزید. تصور کنید که واقعاً به آن حالت‌ها و احساسات دست یافته‌اید.

استفاده از تکنیک‌های تجسم (Visualization techniques): در کنار تأییدات، می‌توانید مدیتیشن یا تجسم‌های هدایت‌شده (Guided visualizations) را تمرین کنید تا به صورت ذهنی به نتایج دلخواه‌تان برسید.

مدت‌زمان مشخص: برای استفاده از تأییدات، یک مدت زمان مشخص تعیین کنید. به عنوان مثال، از امروز به مدت ۳۰ روز تأییدات خود را تکرار کنید و در پایان این دوره تأثیرات آن را ارزیابی کنید.

انعطاف‌پذیری: اگر یکی از تأییدات به شما احساس خوبی نمی‌دهد یا احساس می‌کنید به اندازه کافی قوی نیست، آن را تغییر دهید. تأییدات باید شما را تشویق کنند و احساس قدرت و انگیزه در شما ایجاد کنند.

لطفا امتیاز دهید
بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *